استاد
یه استاد داشتیم هر سری میومد سر کلاس به دخترا تیکه مینداخت . یه بار دخترا تصمیم میگیرن با اولین تیکه ای که

انداخت از کلاس برن بیرون . قضیه به گوش استاد میرسه جلسه بعد یکم دیر میاد سر کلاس میگه از انقلاب داشتم میومدم

دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده رفتم جلو پرسیدم گفتن با کارت دانشجویی شوهر میدن! دخترا پا میشن برن

بیرون استاده میگه کجا میرید وقتش تموم شد تا ساعت 10 بود

نظرات شما عزیزان:

مریم

ساعت12:11---16 آبان 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

داری کل میندازی با دخترا
خب استاده اگه انو نگه چی بگه خب از خفت خودش بوده که دخترها تحویلش نمیگیرن

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: