تلخ
تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : ABAR GROUP

من در كارخانه ی تو كار میكنم و اینجا همه چیز عادلانه تقسیم شده است:

سود آن برای تو؛ دود آن برای من.

من كار میكنم؛ تو احتكار میكنی.

من بار میكنم؛ تو انبار میكنی.

من رنج میبرم؛ تو گنج میبری.

من در كارخانه ی تو كار میكنم و اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست:

وقتی كه من كار میكنم؛ تو خسته میشوی.

وقتی كه من خسته میشوم؛ تو برای استراحت به سفر میروی.

وقتی كه من مریض میشوم؛ تو برای معالجه به خارج میروی.

من در كارخانه تو كار میكنم و در اینجا همه كارها به نوبت است:

یك روز من كار میكنم؛ تو كار نمیكنی.

روز دیگر تو كار نمیكنی؛ من كار میكنم.

من در كارخانه ی تو كار میكنم؛ كارخانه ی تو بزرگ است.

اما كارخانه ی تو هرقدر هم بزرگ باشد؛ از كارخانه ی خدا بزرگ تر نیست.

كارخانه ی خدا از كارخانه ی تو و از همه كارخانه ها بزرگ تر است.

در كارخانه ی خدا همه كارها به نوبت است.

در كارخانه ی خدا همه چیز عادلانه تقسیم میشود.

در كارخانه ی خدا همه كار میكنند.

در كارخانه ی خدا، حتی خدا هم كار میكند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



گسیختن