داستانک
تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : ABAR GROUP


به سوالات جبر و نمره صفر ..

 

اکنون چند سال از آن روز می گذرد اما باز هم دلهره ی امتحان جبر آن روز را با

 

خود دارم. به پسرم گفتم: «اگه بلد نیستی،اگه خواستی سر جلسه امتحان

 

حاضر نشی، اشکالی نداره، یه راست بیا خونه، توی حیاط مدرسه نمون،

 

یه وقت غصه نخوری بابا!»

 

پسرم با غرور در جوابم گفت: «نه بابا، مطمئن باش، با مجید، همکلاسیم،

 

قرار گذاشتیم که جواب سوالات رو به همدیگه برسونیم.»

 

حال چند ساعت از رفتن پسرم به مدرسه می گذرد اما دلهره ی جلسه ی امتحان

 

رهایم نمی کند!


نظرات شما عزیزان:

زهرا
ساعت14:50---12 شهريور 1391
سلام.وبت خیلی باحاله ولی چرا بعضی از ادامه مطلبات باز نمیشن؟خوشحال میشم بهم سر بزنی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



گسیختن